امام خمینی(ره) با انقلاب اسلامی شیعه را وارد ولایت اجتماعی کرد
تاریخ انتشار: ۲۲ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۰۷۸۴۸۸
حجت الاسلام والمسلمین مسعود عالی، سخنران مذهبی، درمورد پیروزی انقلاب اسلامی، بیان کرد: قبل از ظهور امام زمان (عج)، پرچمی در ایران بلند میشود که پرچم، کنایه از حکومت است و این پرچم به دست وجود مقدس امام عصر (عج) میرسد.
این سخنران مذهبی گفت: اهل بیت (ع) نگاهشان به ایرانیها مثبت بوده است؛ به طوری که پیامبر اکرم (ص) فرمودند: ایرانیها محبان و دوستداران ما اهل بیت (ع) هستند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پیامبر اکرم (ص) دست خود را روی پای سلمان گذاشتند و فرمودند: این قوم و قومش. یعنی ایرانیها هستند که جایگزین میشوند و پرچم دین را به دست میگیرند.
به گفته حجت الاسلام عالی، در زمان خلفا و پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) خیلی به ایرانیها جفا میشد و تبعیض زیادی برای آن ها قائل می شدند وحقوق آنها به عنوان عرب و عجم تفاوت داشت و آن ها حقوق چندانی از بیت المال و انسانی نداشتند؛ به طوری که نمیتوانستند مناصب اجتماعی را تصاحب کنند و این روند تا زمان امیر مومنان (ع) ادامه داشت و وقتی حضرت (ع) به حکومت نشستند، خیلی از حقوق ایرانیها را به آنها بازگرداندند.
او ادامه داد: نقل شده است که امیر مومنان (ع) پس از نماز، در حال گفتن تعقیبات بودند و ایرانیها برای سوال کردن در اطراف ایشان جمع شده بودند.
اشعث بن قیس که دخترش، امام حسن (ع) را مسموم کرد، وقتی دید ایرانیها در اطراف امام علی (ع) بودند خودش را از انتهای مسجد به جلو رساند و با تندی به حضرت (ع) پرخاش کرد و گفت: یا علی چیست که این سرخ رویان را در اطراف خود جمع کرده ای؟
امیر مومنان (ع) برای چند دقیقه سکوت کردند و سپس، فرمودند: اینها خودشان روزها با شکمهای گنده شان در هوای گرم میخوابند و از من میخواهد این بندگان خدا (ایرانی ها) که برای یک لقمه نان حلال زحمت میکِشند و عرق میریزند را از خودم دور کنم، ولی هرگز این کار را نمیکنند.
حضرت علی (ع) فرمود از حبیبم رسول خدا (ص) شنیدم همان طور که شما در ابتدا ایرانیها را وارد دین کردید در آخرالزمان، ایرانیها شما را وارد دین خواهند کرد.
وقتی، ولی در جامعه محور باشد، قدرتهای پراکنده را جمع میکند و آن موقع میتواند اثرگذار باشد. بنابراین، به نظر بنده، بزرگترین هنر امام خمینی (ره) این بود که با این انقلاب، شیعه را ارتقاء داد و وارد ولایت اجتماعی آخرین مرحله پیش از ظهور کرد تا شیعه حاکمیت پیدا کند. زیرا شیعه در طول تاریخ ولایت فردی داشت، ولی ولایت اجتماعی نداشت.
این به این معنا نیست که همه افراد و مسئولین خوب میشوند چراکه در زمان امیر مومنان (ع) هم، چنین افرادی مثل پدر ابن زیاد روی کار بودند. در زمان امام زمان (عج) همه افراد خوب میشوند، اما پیش از آن خیر. اما مهم این است که، ولی در رأس باشد جهت گیری جامعه پشت به خدا نیست و رو به خداست و هنر امام (رحمت الله علیه) این بود و با انقلاب، شیعه را وارد ولایت اجتماعی کرد.
خود امام خمینی (ره) میدانستند که کارشان سخت است و این انقلاب، انقلاب ملی و منطقهای نیست بلکه انقلاب جهانی است و قرار است زمینه ساز ظهور جهانی شود و مربوط به کل عالم است. به همین دلیل، همه دشمنان جلوی این انقلاب ایستاده اند. چون همه دشمنان احساس خطر میکنند. اگر این انقلاب فقط برای منطقه بود کسب از دشمنان با ما کاری نداشت و دعوت این انقلاب، اجتماعی است.
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: پیروزی انقلاب اسلامی چهل و یکمین سالگرد پیروزی انقلاب جمهوری اسلامی ایران ولایت اجتماعی پیامبر اکرم امیر مومنان ایرانی ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۰۷۸۴۸۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سه جریان مخالف استاد مطهری
مبلغ: غیر از کسانی که به لحاظ دینی با ایشان در تضاد بودند، متدینان و حتی برخی روحانیون هم در قبال او موضعگیری داشتند. ما چند جریان را در مقابل استاد مطهری میبینیم.
نخست جریان ولایتیها که نسبت به مطهری بیمهریهایی داشتند و هنوز هم دارند. جریان دوم جریانهای سنتی در معارف اسلام بودند. جریان سوم گروهی از انقلابیون که استاد مطهری را مورد اتهام قرار میدادند.
رفتار جریان اول: استاد مطهری نسبت به ولایت، مواضع صریح و مستدلی دارد. رسالهای هم در این رابطه تالیف کرده است. در آن رساله هم بر ولایت سیاسی اهل بیت علیهمالسلام استناد کرده و هم بر ولایت معنوی و باطنی آنها. علاوه بر اینها، ایشان از آثار استدلالی که در این زمینه تالیف شده است، استقبال کردند مثلا در مقالهای از «الغدیر» علامه امینی دفاع کردند. با همهٔ این تلاشها چرا عدهای ولایتی با ایشان مخالف بودند؟
این انتقادات ناشی از آن است که این گروه توقع داشتند استاد مطهری در میدان لعن و سب وارد شود و در مورد تبری نسبت به برخی شخصیتهای مورد احترام اهل سنت به صراحت موضعگیری کند. شهید مطهری اهل اینگونه مقابلهها که امت اسلامی را با اختلاف مواجه میکند، نبود. این جماعت به همین علت دربارهٔ او موضعگیری منفی میکردند، ولایت او را ضعیف میشمردند و از این جهت او را مورد نقد و اعتراض قرار میدادند.
رفتار جریان دوم: این جریان که تشابه زیادی با جریان اول دارد، معتقد بودند شهید مطهری یک عالم متجدد است و برای اینکه از اسلام دفاع کند، برخی احکام اسلام را نادیده میگیرد. این افراد با تجددگرایی استاد مطهری مخالف بودند و معتقد بودند نظرات او با استدلال سنتی سازگار نیست. مثلا شهید مطهری از اینکه زنان با رعایت پوشش اسلامی در فعالیتهای اجتماعی حضور داشته باشند دفاع کرده است. ولی این گروه سنتی معتقد بودند این الگو، الگوی اسلامی نیست بلکه الگوی برگرفته از غرب است.
در بین علمای ما افراد نسبتا زیادی بودند که به این دلیل با افکار شهید مطهری مخالف بودند. یکی از همین افراد که سابقهٔ تحصیل نزد استاد مطهری داشت، کتاب مسئلهٔ حجاب ایشان را مورد نقد قرار داد، حواشی برای کتاب نوشت و برای استاد مطهری فرستاد. در آن حواشی، طعنههای زیادی با همین جهتگیری علیه استاد مطهری وجود دارد. شهید مطهری از این اتهامات بسیار متاثر میشود و ذیل آن حواشی مینویسد از چیزهایی که من از آن نمیگذرم این افتراهاست. این گروه خیلی به استاد مطهری فشار میآوردند.
مطهری در میان همصنفان خودش هزینه میداد ولی دست از روشنگری دین برنمیداشت. اگر ایشان میخواست تسلیم پسند عوامالناس شود آثاری مثل تحریفات عاشورا نمینوشت و سکوت میکرد کما اینکه هملباسان او سکوت میکردند و مورد احترام مردم قرار میگرفتند. حرف شهید مطهری همین است که نتیجهٔ کتمان حقیقت عذاب الیم است.
رفتار جریان سوم: شهید مطهری از همراهان امام در انقلاب بود، در جریان نهضت حضور داشت ولی بسیاری از انقلابیون با او مشکل داشتند. این مشکل از دو جهت بود یکی مشکل نظری و دوم مشکل عملی. مشکل نظری این بود که عدهای به نام انقلابیون میخواستند همهٔ اسلام را در انقلاب خلاصه کنند. انگار اسلام مساوی با انقلاب است و هیچ چیز دیگری از اسلام را به رسمیت نمیشناختند. این جریان همهٔ ارزشها را در انقلاب میدید. انگار غیر از انقلاب در اسلام چیزی نیست. مطهری با چنین تفکری مشکل داشت و مقابل آن میایستاد.
از نظر مطهری، اسلام مبارزه دارد ولی این یکی از ارزشهای اسلام است. مطهری خطاب به این گروه تندرو مینویسد:« از نظر شما تمام مسائل قرآن بر محور انقلاب است».
استاد مطهری در برابر این سه جریان ایستاد و جان خودش را فدا کرد. بیان مطالب آسیب شناسی های فکری در زمان و شرایط انقلاب کار سختی بود و کسی دیگری جز ایشان مقابل این جریان های افراطی نایستاد.
* استاد حوزه و پژوهشگر دین / * منتشر شده در مجله خیمه اردیبهشت 1403
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902693